نکوداشت ۱۲۰ سال میراث نقاشی میرمصور

متن کامل

تبریز - ایرنا - «خانه فرهنگ» تبریز میزبان جمعی از زعمای قوم فرهنگ و هنر در محفلی بود که برای نکواشت مقام هنری استاد سیدحسین ارژنگی، معروف به «میرمصور»، به عنوان نقاش پیشرو و تاثیرگذار مکتب نقاشی تبریز، گردهم آمده بودند.

من در آیین نکوداشت استاد میرمصور یکی از دهها مدعویی بودم که برای این رویداد هنری ارزشمند دعوت شده بودم، اما در طول برگزاری مراسم که حدود سه ساعت به طول  انجامید، مرغ ذهنم در آسمان بلند هنر خانواده «میر» پر می زد؛ به راستی هم «سین برنامه» این قبیل رویدادها به دلیل روتین و روزمره بودن شان، چنگی به دل نمی زند و به اصطلاح هنری ها، حاشیه بر متن غلبه می کند.

آیین نکوداشت میرمصور نیز مستثنی از این اصل نبود؛ سخنرانان برنامه طبق روال رایج و سنت مالوف، اتوکشیده پشت تریبون برای جمع حاضر درباره ویژگی های استاد بزرگ نقاشی مکتب تبریز سخن می گفتند و حاضران نیز با تشویق های مرسوم، در پایان سخنرانی او را همراهی می کردند؛ اما فضای حاکم بر محل برگزاری آیین نکوداشت، هر گونه بود و به هر شکلی پیش می رفت، از زیبایی مراسم و بزرگی مقام تجلیل شونده چیزی نمی کاست.

همین که انجمن نقاشان تبریز به ریاست استاد مجتبی نخجوانی،آستین بالا زده و آیینی برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره هنرمندی از نسل های قبل برپا کرده بود، بسیار ارزشمند می نمود و کسانی که دستی در این قبیل کارها دارند، از دشواری مسیر برگزاری برنامه های این چنینی به نیکی آگاهند؛ گرفتن مجوز، تهیه مکان و امکانات، جلب رضایت اعضای خانواده صنف هنری مرتبط، دعوت میهمانان از تهران و ... که هر یک به تنهایی قصه ای است که سر دراز دارد.  

اما هر چه بود، نفس برگزاری آیین بزرگداشت مقام هنری «میرمصور»، رویدادی دلنواز و مفرح بود که نفس جامعه نقاشان تبریز را باز کرد و فرصتی فراهم آورد تا آنان در محفل و  مجلسی گرم و صمیمانه، برای ساعتی، فارغ از دغدغه ها و دلمشغولی های روزمره دور هم گرد آیند و  یادی کنند از شمعی که افزون بر ۱۲۰ سال قبل بر بساط هنر نقاشی این مرز و بوم روشن شد تا محفل آرای نقاشان نسل های بعدی باشد. 

برگزاری «آیین نکوداشت مقام هنری استاد میرمصور»، بهانه ای بود تا جایگاه و مقام هنری مغفول مانده او به دلیل سکنی گزیدن در دیاری دور از پایتخت- که خاصیت ساختارهای تمرکزگرا و  جهان سومی است - واکاوی و بازروایت شود؛ فرصتی فراهم شده بود تا اعضای خانواده نقاشان تبریز به عنوان عضوی از خانواده بزرگ ایرانی شان بگویند که میرمصور نیز کمال الملک دیگری بود که ریشه در تبریز داشت و به همین دلیل نیز او و شاید دیگرانی مانند او، به دلیل دوری دست شان از بساط سلسله قاجاری در تهران، در سایه ماندند تا نام کمال الملک، بی رقیب، بر تارک هنر  نقاشی معاصر ایران بدرخشد.  

هر چند جای بزرگان نقاشی ایران از قبیل آیدین آغداشلو، در آیین نکوداشت مقام هنری میررمصور در تبریز به چشم می زد، اما همین که کسانی مثل خانم مهربانو و ناهید ارژنگی، دختر و نوه میرمصور، و فخرالدین فخرالدینی، استاد پیشکسوت  عکاسی پرتره  ایران، در صدر مجلس نشسته بودند و خاطراتی را از حیات اجتماعی و  فرهنگی پربار استاد واگویه کردند، مغتنم بود.


 استاد مجتبی نخجوانی، ریس انجمن نقاشان تبریز
پخش فیلمی درباره حیات و آثار استاد میرمصور نیز از بخش های جذاب این رویداد هنری بود که در آن تلاش شده بود زوایای تازه ای از زندگی هنری این طلایه دار مکتب نقاشی تبریز برجسته شود؛ ترتیب دهندگان برنامه تلاش داشتند این انگاره نسیان زده را به حاضران یادآوری کنند که برادران ارژنگی - سیدحسین و سیدعباس -  بر خلاف نگارگران و نقاشان کلاسیک گرای ایرانی پیرو مکتب کمال الملک که اغلب در ساخت و ساز نقاشی به وسواس یا دقت نظری دست و پا گیر دچار می‌شوند، در خلق آثارشان با نگاهی آزاد و قلمی رها، معجزه گری کرده اند.

در آیین نکوداشت مقام هنری میرمصور اعلام شد که استاد در نیمه دوم دهه ۱۲۷۰ شمسی و در عنفوان جوانی - حدوا" ۱۷ ساله - برای تکمیل هنر نقاشی راهی روسیه می شود و پس از ۵ سال تحصیل در تفلیس و آکادمی های هنرهای زیبای مسکو، راهش را به سوی اروپا به عنوان خاستگاه و پایتخت هنر نقاشی می کشد و سال هایی چند را در رم و پاریس می گذراند.

هر چند قبل از میرمصور، کمال الملک نیز همین مسیر را طی کرده بود، اما تفاوت اینجاست که سفر کمال الملک به دیار فرنگ در دهه پنجم زندگی وی و در سال های فترت هنریش روی داد، اما این اتفاق برای میرمصور در دهه سوم حیات وی و در اوج شکوفایی هنری او رخ داد؛ از سوی دیگر حضور میرمصور ارژنگی در پایتخت های هنری اروپا- پاریس و رم - با وقوع تحولات تازه در عرصه هنر نقاشی مصادف بود و او توانست با چنته ای پر از تجربه های هنری تازه به مام میهن بازگردد که نمود عینی آن را می توان در ترسیم چهره شخصیت هایی چون ادیب نیشابوری و محمدحسن میرزا - ولیعهد احمدشاه قاجار - به وضوح مشاهده کرد؛ جایی که او یک قدم از رویکردهای نهادینه شده مکتب نقاشی کلاسیک ایرانی فراتر رفت و با رها کردن رنگ و قلم از ظرایف و دقایق سخنگیرانه نقاشان آن عصر، آثار متفاوتی را بر بوم رقم زد.

و این گونه بود که ذکر زوایای ناشناخته یا کمترشناخته شده حیات پربار میرمصور ارژنگی در آیین نکوداشت مقام هنری او در زادگاهش، تبریز، دل و دیده حضار را تسخیر و  فضایی دنج و آرام را در تالار خاقانی خانه فرهنگ تبریز خلق کرد؛ در چنین فضایی، مهربانوا ارژنگی، دختر استاد، پشت تریبون رفت و شمه ای از بیوگرافی پدربزرگش را برای حاضران بیان کرد که البته اگر در قالب ناگفته ها و خاطرات شخصی بود، می توانست دلنشین تر و جذاب تر باشد.

فخرالدین فخرالدینی، استاد عکاسی پرتره ایران زمین، نیز که با چهره هنرمندانه و مردمی اش و با کمک عصا پشت میز منبت کاری شده و زیبای تالار خاقانی نشست، نقبی به ۷۶ سال قبل زد و از نخستین آشنایی اش با استاد میرمصور ارژنگی، در ۱۱ سالگی، در محفل شعرای آذربایجان سخن گفت. 

استاد مجتبی نخجوانی هم که با یاری همکارانش در «انجمن نقاشان تبریز» زحمت برگزاری آیین نکوداشت مقام هنری میرمصور را متقبل شده بود، وقتی پشت تریبون رفت، از خاطرات پدرش - مرحوم مرتضی رسام نخجوانی-  که از شاگردان مبرز میرمصور و از بنامان نقاشی ایران بود، صحبت کرد و با نکته سنجی و ریزبینی خاص خودش و با بهره گیری از حرکات دست و چهره، پرستیژ کاری استاد میرمصور به هنگام حضور مقام های خارجی در منزلش برای دیدن آثار هنریش به ویژه تابلوی حمله نادرشاه را تصویرسازی کرد. 

هر چند مقام هنری میرمصور در زمان حیات وی آن گونه که باید شناخته نشد و او در ۶۸ سالگی از طرف وزارت فرهنگ و پیشه وقت - ۱۳۲۸ شمسی - به دریافت درجه یک هنری نایل شد، اما به اعتراف همگان، همان گونه که کمال الملک در تهران یکه تازی می کرد، میرمصور نیز سرآمد هنرمندان نقاشی تبریز بود؛ به شهادت فرزند دوستعلی‌خان معیرالممالک که ارتباط نزدیکی با میرمصور داشت، او «به فن شبیه‌سازی، که خود آن را چهرهسازی اصطلاح میکرد، از دیگر رشته ها رغبتی بیشتر داشت و به راستی در این فن – از نظر مهارت، قدرت و سرعت قلم و تسلط به کار گرفتن رنگ های زنده و هماهنگ – سِحر میکرد و شاهکار میآفرید».


 استاد فخرالدین فخرالدینی، پیشکسوت عکاسی پرتره ایران
برگزاری آیین نکوداشت مقام هنری میرمصور، فرض محال، هیچ چیز هم که نداشته باشد، نفس تازه ای به کالبد جامعه نقاشان تبریز دمید و مصداق عینی تلاش برای مانا کردن نام زنده نامی از بزرگان هنر این دیار بود که به باور اهالی فرهنگ و هنر، متاع شان در بازار آشفته پول پرستی و نادیده انگاری فرهنگ، خریدار چندانی ندارد.

در پایان، نقل خاطره ای از استاد مجتبی نخجوانی درباره آثار استاد میرمصور، که تلخندی از جایگاه هنر و هنرمندان در جامعه امروزی ماست، خالی از لطف نیست: "... زمانیکه در پی سفارش پدر جهت یافتن چند تابلوی آبرنگ عازم موزه ایران باستان در تهران شدم، در زیرزمین نمور آنجا تابلوهای آبرنگ استاد میرمصور را یافتم که در شرف پوسیده شدن بودند و درپی اعتراض بنده نسبت به نگهداشتن چنین شاهکارهایی از این استاد در چنین جایی بسیار متعجب گشتم که مسئول موزه هیچ شناختی از استاد و آثارش ندارد ...".

 
 
 

3 آذر 1398
تعداد بازدید: 521

نظرات

دسته بندی محصولات
ارائه کنندگان
Yedi Iklim türkçe B1
1,500,000ريال990,000ريال
مرورگر شما بسیار قدیمی است!
جهت مشاهده این وب سایت به صورت صحیح، بروزرسانی مرورگرتان ضروری خواهد بود. بروزرسانی مرورگر
×