تبریز در تندباد حوادث
تبریز در تندباد حوادث
مولف: امیر چهره گشا
ناشر: نسیم کوثر
چاپ اول 1398
550 صفحه
شابک: 5-44-2404-964-978
آذربایجان و دارالسلطنه تبریز در طول تاریخ از مناطق مهم و تأثیرگذار ایران بوده است. در اهمیت تاریخی کهن دیار تبریز، ذکر همین نکته بس که آن را شهر اولینها نام نهادهاند. تأسیس اولین دانشگاه، اولین چاپخانه، اولین بلدیه و ... همگی مؤید این ادعاست. موقعیت استراتژیک تبریز بهعنوان دروازۀ ورود به اروپا و قفقاز و بهتبع آن ارتباط مردمان این دیار با دستاوردهای فکری- فرهنگی و صنعتی اروپائیان و از همه مهمتر وجود مردمی روشنفکر و مبارز از عمده دلایلی است که تبریز را سرمنشأ بسیاری از تحولات تاریخی ایران بدانیم. در تاریخ معاصر ایران، نقش مهم و تأثیرگذار تبریز در انقلاب مشروطه و حوادث بعدازآن حقیقتی غیرقابل کتمان است. نگاهی به وقایع تاریخی از قبیل نقش مجاهدان تبریزی در احیای انقلاب مشروطه، قیام شیخ محمد خیابانی و لاهوتی در تبریز تنها گوشهای از تلاشها و فعالیتهای مجاهدان این دیار میباشد. پس از حوادث شهریور1320ه.ش و سرنگونی حکومت استبدادی پهلوی اول، تبریز همچنان نقش مهمی در رویدادهای این دوره ایفا کرد. اشغال تبریز توسط متفقین در شهریور1320ه.ش، فعالیتهای احزاب مختلف ازجمله حزب توده در تبریز، ظهور و سقوط فرقۀ دموکرات آذربایجان، حوادث تبریز در دوران نخستوزیری مصدق و نیز واکنش تبریز به اقدامات اصلاح مآبانۀ محمدرضا پهلوی بعد از سرکوب مصدق ازجمله اصلاحات ارضی در آذربایجان، قیام29 بهمن1356ه.ش تبریز و ... ازجمله رخدادهای مهم منطقۀ موردبحث در دورۀ دوم پهلوی است.
به علت گستردگی کمنظیر عرصۀ مطبوعات آن سالها و آزادیهای پدید آمده پس از اشغال ایران توسط متفقین و تحولات ناشی از تغییر سلطنت، بررسی مطبوعات و عملکردشان در قبال انعکاس این رخدادها امری مهم و درعینحال کمتر پرداختشده ضرورت تحقیقی در این باب را بیشتر نمایان میکند. با توجه به شیوۀ رکگویی اغلب مطبوعات ایرانی و نیز برخورداری از آزادیهای بیشتر در پرداختن به مسائل داخلی در اوایل دورۀ پهلوی دوم، سعی بر آن است بتوان از طریق این پژوهش در بازشناسی و انعکاس حقایق رویدادهای تبریز و از همه مهمتر نقش مطبوعات در بیداری مردم بسیاری از ناگفتنیها را بیان کرد.
بیشک انتشار نشریاتی چون «وطن یولوندا»، «آذربایجان»، «آزاد ملت»، «آنالار»، «صدای آذربایجان»، «شاهین»، «آذر مرد»، «آریا»، «غلبه»، «مهد آزادی»، «توحید افکار»، «فریاد»، «تبریز»، «پیام آذربایجان»، «اراده آذربایجان»، «اختر شمال» و... در این شهر، باعث رشد آگاهی در مردم شده و بهعنوان اصلیترین عامل نهضتهای مردمی در وقایع پس از شهریور1320ه.ق تا سقوط پهلوی بشمار میآیند. در اثر حاضر، بنا به اهمیت تاریخی تبریز در دورۀ موردنظر(1320-1325ه.ش) سعی بر آن است تا به بررسی بخشی از مهمترین رویدادهای این منطقه از منظر مطبوعات پرداخته شود. «بررسی مطبوعات هر دوره بهترین وسیله و روش شناخت مسائل جاری و اوضاع سیاسی- اجتماعی آن دوره است. مورخین و محققین برای تعبیر و تفسیرهای موردنیاز خود طبعاً وسیلهای ارزشمندتر از مطبوعات منتشره در هر یک از مقاطع موردبررسی نمیشناسند و از نظر بررسی جهشهای فکری و تغییرات جامعهشناسی نیز جز توسل به مطبوعات دورۀ مورد نظر، روشی که منطقیتر و قابلقبولتر باشد نمیتوان ارائه داد». با اینکه مطبوعات یکی از منابع مهم در تاریخنگاری محسوب میشوند و در بررسیها و مطالعات پژوهشی ایران معاصر این جراید به همۀ شکلهای متنوع و گوناگون از منابع اصلی و غیرقابلانکار بشمار میآیند ولی این به معنی پذیرش همۀ محتوا و مطالب آنها نیست، زیرا توجه به نکاتی همچون زودگذر بودن دورههای آزادی قلم و اندیشه و سانسور شدید مطبوعات در دورههای مختلف و بهتبع آن انعکاس دگرگونه و واژگونۀ بسیاری از حقایق و واقعیتهای موجود، دربارۀ مطالب مطبوعات ضروری به نظر میرسد.
اثر حاضر شامل سه فصل است. فصل اول با عنوان «تحولات تبریز در خلال سالهای1320- 1324ه.ش» است که مباحث مندرج در آن شامل دو بخش هست که بخش اول آن به اوضاع سیاسی و اجتماعی تبریز مقارن با سالهای1320- 1324ه.ش و بازتاب آن در مطبوعات اختصاص یافته که مباحث محوری آن عبارتاند از: حوادث شهریور1320ه.ش تبریز، تاریخچۀ تأسیس احزاب و جمعیتهای سیاسی تبریز، بحران نان در تبریز و... بخش دوم از فصل اول نیز به اوضاع فرهنگی آذربایجان و تبریز مقارن با سالهای1320- 1324ه.ش و بازتاب آن در مطبوعات اختصاص یافته است.
فصل دوم اثر حاضر با عنوان «تحولات تبریز در خلال سالهای1324-1325ه.ش» نیز شامل دو بخش است. بخش اول آن به اوضاع سیاسی و اجتماعی تبریز مقارن با سالهای1324-1325ه.ش و بازتاب آن در مطبوعات اختصاص یافته که مباحث اصلی آن عبارتاند از: مجلس چهاردهم و اعتبارنامۀ پیشهوری، تشکیل فرقۀ دموکرات آذربایجان و پیامدهای آن، اقدامات اصلاحی دموکراتها در آذربایجان، علل شکست فرقۀ دموکرات آذربایجان و... بخش دوم از فصل دوم نیز به اوضاع فرهنگی آذربایجان و تبریز در خلال سالهای1324-1325ه.ش و بازتاب آن در مطبوعات اختصاص یافته است.
فصل سوم با عنوان پیوستها و تصاویر شامل مطالب جرایدی است که در متن کتاب بهطور اختصار به آن اشاره شده بود و نیز معرفی مختصر نشریات مورداستفاده بهصورت پاورقی همراه با تصویر جریدۀ مورد نظر است. همچنین مطالب برخی کتب که در متن بنا به ضرورت بحث، خلاصهای از آن درج شده بود و در پیوست بهصورت کامل آن مبحث جهت استفاده مخاطبین آورده شده است. در متن کتاب نیز به فراخور مباحث مطرحشده، جهت روشن شدن بیشتر زوایای پنهان رویدادها از اسناد بجایمانده استفاده شده است؛ بدینصورت که پس از متن تایپی اسناد، تصویر سند در اختیار خواننده قرار میگیرد و از ارجاع آن به بخش پیوستها به خاطر ایجاد گسست در ارائۀ مطالب خودداری شده است.
بخش پایانی کتاب با عنوان «منابع و فهرست اعلام» به معرفی منابع تحقیق (کتب چاپی، جراید، منابع خارجی، اسناد و سایتهای اینترنتی) و فهرست اعلام (اشخاص و اماکن) اختصاص داده شده است. ناگفته پیداست که این پژوهش در حد توان نگارنده انجام یافته است و بیشک بدون عیب و نقص نخواهد بود. به همین منظور نظرات و پیشنهادهای خوانندگان به موضوعات مطرحشده در چاپهای بعدی راهگشا خواهد بود. امید است مطالب این کتاب مورد پسند و استفادۀ علاقهمندان و پژوهشگران تاریخ قرار بگیرد. در پایان بر خود ضروری میدانم از تمام افرادی که در تهیه و تدوین این کتاب نگارنده را یاری کردند، صمیمانه تشکر کنم:
آقای محمود محمودزاده (کتابخانۀ مرکزی تبریز)، آقایان دکتر ابوالفضل حسنآبادی و حافظی (بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی)، آقایان دکتر علی ططری و علی پویانمهر(کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی)، سرکار خانمها اعظم فلاح و مراد علیان (آرشیو ملی ایران)، آقایان حسن اسودی و امیر عباسپور (مرکز اسناد ملی تبریز)، آقای رفیع سیدی (کتابخانۀ شهریار تبریز)، استاد راهنمای بزرگوارم سرکار خانم دکتر شهرزاد ساسان پور و داوران اثر آقای دکتر عزیز طالعی (دانشگاه اورمیه) و سرکار خانم دکتر منیره کاظمی راشد (دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر)، آقایان دکتر علی آذرنیا و فخرالدین عصمتی (مترجمان مقدمه کتاب)، آقای ابراهیم پورحسین خونیق (تصاویر روی جلد از آرشیو ایشان است)، آقای محمدرضا جعفرینیا (مدیریت محترم انتشارات نسیم کوثر) و با سپاس ویژه از خانوادۀ عزیزم که تمام تلاشهای نوشتاریام وامدار صبوریهایشان است.