دسته بندی محصولات
فیلتر براساس قیمت
از:
ريال
تا:
ريال
معیارهای جستجو
ارائه کنندگان

احمد کسروی تبریزی

سید احمد کسروی در هشتم مهر ۱۲۶۹ خورشیدی در تبریز به دنیا آمد. نیاکانش همه روحانی و پیش‌نماز بودند. پدرش میرقاسم از پیشه کناره‌ گرفته و به بازرگانی پرداخته بود. مادرش خدیجه‌ خانم، زنی بی‌سواد اما روشن‌اندیش از یک خانواده کشاورز بود. خانواده کسروی در حکم‌آباد مسجدی به نام پدربزرگ کسروی به نام میراحمد داشتند.
تحصیلات

 کسروی در تبریز به تحصیل علوم دینی مشغول شد تا اینکه در شب سه‌شنبه، ۱۱ دی ۱۲۸۱ خورشیدی، پدرش می‌میرد و احمد که در آن زمان ۱۲ سال بیشتر نداشت، ناچار شد، درس را رها کند و برای تامین مخارج خانواده به اداره کارگاه قالی‌بافی پدرش بپردازد. وی در ۲۰ سالگی به اصرار و اجبار خانواده به لباس روحانیون شیعه درآمد و بر منبر مسجد آبا و اجدادی‌اش نشست اما این رشته را ادامه نداد و پس از چندی از آن فاصله گرفت و بعدها از کسوت روحانیت نیز خارج شد.

اشتغال

کسروی نخست شغل آموزگاری را در مدرسه آمریکایی تبریز؛ یعنی مموریال اسکول انتخاب کرد تا اینکه در ۱۲۹۵ خورشیدی به قفقاز رفت و مدتی در تفلیس اقامت داشت. در این سفر کسروی کوشید تا زبان روسی را بیاموزد. به تفلیس رفت و پس از ۲ روز راهی باکو شد. در باکو کاری نیافت، پس سوار کشتی شده به عشق‌آباد رهسپار شد. آنگاه به مشهد رفت و پس از یک ماه، راهی که آمده‌بود به باکو بازگشت و چون دوباره کاری نیافت، باز به تفلیس رفت. در این شهر با روشنفکران روسی، ارمنی، گرجی و ترک آشنا شد و کـتاب‌ها و نشریاتی مطالعه کرد و پس از مدتی به تبریز بازگشت و به کار خود در مدرسه آمریکایی آنجا ادامه داد.

وی سرانجام در ۱۲۹۹ خورشیدی به اسـتخدام عـدلیه تـبریز در آمد اما با کودتای ۱۲۹۹ خورشیدی و تعطیلی موقت عدلیه تبریز رهسپار تهران شد و در وزارت عدلیه کار خـود را بـا عضویت در استیناف‌ تهران‌ و سپس‌ ریاست عدلیه استان‌ها از سرگرفت. چندی نیز مدعی‌العموم و قاضی بـود تا اینکه در دهه‌ دوم حـکومت رضـاخان از مشاغل دولتی کناره گرفت و به فعالیت‌های پژوهشی روی آورد. در همین دوران‌ مجله‌ پیمان و سپس پرچم را انتشار داد. همزمان کسروی از حکومت‌ رضاخان نیز دلخور شد و از کارهای‌ دولتی‌ کـناره گـرفت. تنها به وکالت و پژوهش پرداخـت. چـندی در دانـشگاه تهران و دانشکده افسری تدریس کرد اما با تصویب قانون استخدام استادان در مجلس از وی خواسته شـد در بـرخی‌ مطالب مندرج در ماهنامه پیمان پیرامون شعر و شاعری عدول کند که وی زیر بـار نـرفت و عـطای تدریس را به لقای آن بخشید.

سبک تاریخ نگاری

یکی از برجستگی های شخصیت علمی کسروی در حوزه تاریخ نگاری است که از چند منظر اهمیت پیدا می‌کند. نخست آنکه او حلقه واسط تاریخ نگاران عصر مشروطیت ایران با اهل تاریخ در دوره بعد از آن انقلاب است. دوم اینکه وی شالوده جدیدی را به سبک و سیاق غیر سنتی و معمول در عرصه تاریخ نگاری ایرانی پی می‌ریزد و فضای جدیدی را برای هم قطاران خود از همین دوره به بعد می‌گشاید. لذا او را از سرآمدان این جریان در عرصه تاریخ نگاری نو می‌شناسند.
کسروی، چهره شاخص و سرشناس مکتب تاریخ‌نگاری مشروطه ایران است که ۲ اثر مشهورش درباره تاریخ مشروطیت ایران در سال های متمادی و حتی تا به امروز مصدر و محور بسیاری از دیدگاه‌ها و داوری‌های تاریخی قرار گرفته است. جایگاه کسروی در مکتب تاریخ‌نگاری مشروطیت تا بدانجاست که بررسیِ صحت و سقم گزارش‌ها و داوری‌های او بر پایه اسناد و مدارک معتبر تاریخی، می‌تواند آزمون خوبی برای درک میزان صحت و اصالت مکتب تاریخ‌نگاری مشروطه باشد.

این مورخ به ضعف تاریخ نگاری گذشته و در صدر آنها تملق و چاپلوسی تاریخ نگاران رسمی اشاره دارد که برپایه نوشته‌های آنها نه‌تنها ضعف ها و خطاهای جامعه، اعم از بی‌ثباتی سیاسی، اقتصادی، حاکمیت خرافات، جهل، نادانی و انحرافات فکری، فرهنگی زدوده نمی‌شود، بلکه بیشتر نیز بدان آلوده می شود. به همین دلیل در کتاب های تاریخی او بیش از هر چیز توده‌ها مورد مطالعه قرار می‌گیرند. برخلاف گذشتگان که سلطان و دربار را محور قرار می‌دهند، کسروی به مثابه یک روشنفکر اجتماعی در تعقیب آسیب‌شناسی جامعه با احساس رسالتی از نوع فائق آمدن بر ضعف ها و کاستی ها دست به تألیف می‌زند.

به این ترتیب والاترین و برترین وسیله برای مقاصد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کسروی، تاریخ است و ملت به واسطه تاریخ هم با ضعف های خود آشنا می‌شود و هم راه‌حل ها را می‌شناسد. رویکرد به تاریخ، درخت اجتماع را تنومند و بی‌توجهی به آن، این درخت را می‌خشکاند. کسروی اندیشمندی بومی‌گراست. وی به دنبال طرح و برنامه‌ای بومی و خودی است و در عین حال از مضرات غرب می‌گوید. بنابراین اهل نظر به وسعت دانسته‌ها و معلومات کسروی در برخی از رشته‌ها و موضوعات علمی، معترف‌اند. وی بی‌گمان از فضل و دانش بی‌بهره نبود و در بعضی عرصه‌ها، کشفیّات و ابتکارات درخور تحسینی داشت.

تالیفات

این پژوهشگر بیش از ۵۰ کتاب در رشته‌های مختلف تاریخی، زبانشناسی، جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی و علمی نوشت که درباره هر کدام از آن‌ها تاکنون دیدگاه‌های متناقضی بیان شده‌ است. او معتقد بود که دانش تاریخ می‌توانست در پیوند و انسجام ملتی که از بی‌ثباتی ملی رنج می‌برد، مؤثر باشد. چنین ضرورتی، او را به تألیف ۲ اثر مهم تاریخی یعنی تاریخ مشروطه ایران و تاریخ هجده ساله آذربایجان سوق داد.

یعقوب آژند درباره کتاب تاریخ مشروطه ایران می‌نویسد: تاریخ مشروطه احمد کسروی،  تاریخ‌نگاری فارسی را در عصر جدید شکل داد و شالوده‌ای برای تاریخ معاصر ایران شد. او در این تاریخ خود کوشید از دخل و تصرف در واقعیت بپرهیزد و موضع جنبش جدید ایران را به‌عنوان بزرگترین واقعه تاریخ معاصر ایران بازشناسد و پیدایش روح جمعی ایرانیان را در عصر جدید بازنماید.
کسروی همچنین به نگارش اثر نظری با عنوان در پیرامون تاریخ و مقاله هایی چند در همین حوزه، از قبیل تاریخ پانصد ساله خوزستان و قیام شیخ محمد خیابانی همت گماشت. کسروی در کتابی با عنوان در پاسخ بد خواهان، پیرامون گیاه‌خواری به بحث می‌پردازد و دلایل خود را باز می‌گوید. وی به جای استفاده از واژه «گیاه‌خواری» از لفظ «گوشت‌نخواری» بهره می‌برد. از جمله دیگر نوشته های کسروی می توان به کار، پیشه و پول، کارنامه اردشیر بابکان، کافنامه، کتاب پلوتارخ، گفت وشنید، ما چه می‌خواهیم؟، ما از فرهنگ چه می‌خواهیم؟، ما و همسایگان، مشروطه بهترین شکل حکومت و ... است. علاوه بر این، او مسوول مستقیم تحقیقات تاریخی مجله آینده محمود افشار نیز بود؛ مجله‌ای که با مشی ملی‌گرایانه و با مقاله هایی با محوریت وحدت ملی اداره می‌شد.

درگذشت

کسروی به دلیل بعضی از اعتقاداتی که داشت از طرف فدائیان اسلام محکوم به الحاد و ارتداد شد. به همین دلیل هم پس از ترور ناموفق اول، توسط نواب صفوی در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۲۴ خورشیدی و مخفی شدن اعضای فدائیان اسلام، سید حسین امامی مخفیانه به محافل کسروی راه یافت و از نزدیک فعالیت‌های او را زیر نظر گرفت. نواب صفوی طوماری علیه او تنظیم کرد و خواستار محاکمه کسروی شد اما از آنجا که فداییان اسلام به رژیم پهلوی اعتقادی نداشتند، تصمیم گرفتند، او را در همان جلسه های دادرسی ترور کنند. سرانجام در ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ خورشیدی سید علی‌محمد امامی و سید حسین امامی به همراه چند تن دیگر از فداییان اسلام در کاخ دادگستری، او را ترور کردند.

 
 
 

مرورگر شما بسیار قدیمی است!
جهت مشاهده این وب سایت به صورت صحیح، بروزرسانی مرورگرتان ضروری خواهد بود. بروزرسانی مرورگر
×