آقای استاندار

متن کامل

«آقای استاندار» عنوان کتابی است از انتشارات نشر نی به قلم نادر داودی که حاوی خاطراتی است از علی عبدالعلی زاده در دورانی که به عنوان استاندار در آذربایجانشرقی مشغول به فعالیت بود.

دلیل رد صلاحیت عبدالعلی زاده از بیان حسن حبیبی

... در انتخابات مجلس سوم نیمی از روحانیون مخالف من بودند و نیمی دیگر، همچون آقای حسنی1 سکوت اختیار کرده بودند. در انتخابات مجلس چهارم آقای سید علی اکبر قریشی مرا دعوت کرد و گفت: شما نامزد انتخاباتی روحانیون هستید. از من خواستند تا در مدرسه محمدیه برای جمعی از طلاب سخنرانی کنم تا بعد از اطلاع از منش و خط مشی من برایم تبلیغ کنند.من از این همه استقبال شگفت زده شدم ...

... وقتی فهمیدم هیئت نظارت قصد دارد من را رد صلاحیت کند تصمیم گرفتم نامزد انتخاباتی نشوم اما دوستانی بمانند آقای حسنی و قریشی گفتند امکان ندارد شما را رد صلاحیت بکنند. من با دیدن حمایت این بزرگواران تصمیم گرفتم در انتخابات شرکت کنم.

ظاهراً برای رد صلاحیت من پرونده ای ساخته بودند البته من تا به امروز انرا ندیده ام. اما وقتی درباره رد صلاحیت شدنم از آقای دکتر حسن حبیبی2 پرسیدم ایشان گفت: مگر پرونده ات را ندیده ای؟! گفتم: نه. گفت: در پرونده ات آمده بود شما در دوره قبل برای صنایع ارومیه و دامداری های ارومیه به بانک مرکزی و دیگر بانک ها و وزارت خانه ها توصیه نامه و یادداشت نوشته اید و این توصیه نامه ها بی چشمداشت نبوده است. و حتماً دستانتان آلوده شده است.


کارمند دولت شو! برای فرزندانت خوب است

بعد از رد صلاحیت شدن از سوی شورای نگهبان به وزارت کشور رفتم. زمانی که معاون عمرانی استانداری تبریز بودم به من پیشنهاد شد که استخدام رسمی شوم. اما نپذیرفتم. گفتم که ما نیامده ایم کارمند رسمی دولت شویم. مهندش عطایی بدون هماهنگی من برای استخدام در وزارت کشور اقدام کرده بود. یک روز به من گفت: اینجا را امضا کن. و بعد گفت: کارمند دولت شدی. در پاسخ به اعتراض من گفت: هر زمان که خواستی بروی می توانی اما این برای آینده فرزندانت خوب است.

بعد از مدتی آقای عبدالله نوری3 به من پیشنهاد کردند که سمت یکی از استانداری های کشور را قبول کنم. اما من مخالفت کردم. از نظر سیاسی من یک نیروی سوخته بودم و فکر می کردم باید یک کارشناس باشم نه استاندار.

برای اثبات حرفهایت استانداری را قبول کن

از دفتر آقای هاشمی4 تماس گرفتند و گفتند به دفتر ایشان بروم. وقتی خدمت ایشان رسیدم گفتند: چرا استاندار نمی شوی؟ گفتم: حاج آقا من یک نیروی سوخته سیاسی ام. تبریز اینقدر مهم است که شما نمی توانید آنرا به یک نیروی سوخته سیاسی بدهید. بهرحال من از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شده ام. آقای هاشمی عصبانی شد و گفت: شما این پست را قبول کن اگر کسی درباره این مسائل صحبت کرد من پاسخگو خواهم بود.

تحلیل ایشان درباره آذربایجان این بود که میان مردم و نظام فقط یک پرده مانده است. و مردم از نظام دور شده اند. و از این بابت ابراز نگرانی می کردند.

به ایشان اطمینان دادم که این تحلیل برداشتی غلط است. و مردم آذربایجان عاشق امام و انقلابند.

آقای هاشمی با شنیدن سخنان من گفتند: برای اثبات حرفهایت استانداری آذربایجانشرقی را قبول کن. و من هم برای اینکه ثابت کنم مردم آذربایجان به آرمان ها و اصول انقلاب پایبندند پیشنهاد ایشان را پذیرفتم.

1- حسنی امام جمعه وقت ارومیه

2- حسن حبیبی معاون اول وقت رئیس جمهور

3- عبدالله نوری وزیر وقت کشور

4- هاشمی رئیس جمهور وقت

5 اسفند 1397
تعداد بازدید: 2592
محصولات مرتبط

نظرات

دسته بندی محصولات
ارائه کنندگان
Yedi Iklim türkçe B1
1,500,000ريال990,000ريال
مرورگر شما بسیار قدیمی است!
جهت مشاهده این وب سایت به صورت صحیح، بروزرسانی مرورگرتان ضروری خواهد بود. بروزرسانی مرورگر
×