هفت مقاله در زمینه ادبیات آذربایجان
“جهانی شدن” و سلطه یابی بی محابای آن، هر کسی را که در پی شناخت درست و دقیق است وا می دارد، مسائل را از “دیدگاه سیستمی” بررسی کند. چه، درهم تنیدگی انواع روابط میان جوامع گوناگون به حدی رسیده که حتی منزوی ترین واحدهای اجتماعی نیز از تاثیرات این پدیده که شتابگر جهان شمول تر می شود، در امان نیستند. ذهن های مجهز به “بینش سیستمی” هر پدیده ای را هر چند جزئی و کم دانه، از دو جنبه “درون سیستمی” و ” برون سیستمی” بررسی می کنند. این امر در زمانه ی ما ضرورت وجودی خود را تا جایی رسانده که می توان از نوعی “جبر شناختی” سخن به میان آورد؛ یعنی بررسی عوامل موثر روی هر پدیده، هرگاه فقط معطوف عوامل درون سیستمی و یا برون سیستمی شود، نتایج حاصله به یقین و نادرست از آب درمی آید.
بدیهی است که این واقعیت فراگیر پدیده های ادبی را نیز دربرمی گیرد. چرا که آثار ادبی، چیزی جز بازتاب واقعیت های جاری و ساری نیستند. به عبارت دیگر هر اثر ادبی یک ” پدیده ی تبعی” است. پس از پدیدار شدن “پدیده” است که بازتاباندن هنرمندانه آن انواع آثار ادبی را به وجود می آورد. بی سبب نیست که “او سیپ بریک” یکی از پیشتازان فورمالیسم بر آن است که: بدون پوشکین نیز، رمان” اوژن اونیگین” نوشته می شد. کنش متقابل میان گذرایی درنگ ناپذیر زمان و پویائی اجتماعی، مجالی برای تحجر، واپسگرایی و حتی حرکت های کند و بطئی باقی نمی گذارد. ناگفته پیداست که شتابگیری حرکت اجتماعی و تبعات آن، هزینه های انسانی خاص خود را دارد. اینجاست که ادبیات و هنر برای درمان دردهای ناشی از دگرگونی های اجتماعی آستین بالا می زنند. فرآورده های ادبی و هنری از سالم ترین و سازنده ترین تامین کنندگان نیازهای معنوی انسان هستند، چنان اثربخش و بااهمیت که “ادبیات درمانی”، “موسیقی درمانی”، “کاردرمانی” و … در ردیف “روان درمانی” در می آید و گاه لطیف تر و دل نشین تر از آن عمل می کند.
توجه به خویشکاری فرآورده های ادبی و هنری در زمان معاصر به این معنی نیست که “قوانین ذاتی” ادب و هنر مغفول بماند. ادبیات در بدایت امر برای جلب توجه به زیبایی، آفرینش زیبایی و لذت بردن از زیبایی به وجود آمده است. به همین دلیل حتی انحراف ارادی از جنبه های زیبایی شناسانه اجزا بدن که فورمالیست ها آن را “آشنایی زدایی” می نامند، خللی در قوانین ذاتی ادبیات ایجاد نمی کند. البته تنش پویا میان ادبیات و جامعه در فرآوردن آثار ادبی و هنری به خویشکاری خویش ادامه می دهد.
جهت گیری های کلی فرهنگ جامعه طی دوره های گوناگون تغییر می یابد. آثار ادبی و هنری در راستای جهت گیری کلی فرهنگ، بیشتر و بهتر معنی می دهد، یعنی ارزش های زیبایی شناسانه هر دوران در هماهنگی با اندیشه ها و ارزش داوری های مسلط شکوفا شده، گل می کنند. البته ارزش های هر دوره، نه تنها برای همیشه نمی پایند، بلکه طی چند دوره هم به یک شکایت نمی مانند. ضرب المثل ترکی آذربایجانی در این مورد بسیار جاندار و گویاست: «هر گونون بیر حکمی وار!» یعنی هر روزی (هر دوره ای)، حکم خاص خود را دارد.
از اواخر سده نوزدهم، به ویژه از سده بیستم به این طرف پابه پای فزونی یافتن شناخت علمی، بررسی و تحلیل علمی آثار ادبی و هنری هم اعتلا یافته اند؛ یعنی متفاوت از ادوار پیشین، گرایش کلی فرهنگ های جوامع پیشرفته که ترقی خواهی را آرمان خویش ساخته اند، با گرامی داشت و اولویت دادن به ارزش های واقع گرایانه، مردم گرایانه و انسان دوستانه به این مهم می پردازند. همین تحولات با گسترانیدن آگاهی اجتماعی، مفاهیم «ادبیات متعهد» و «ادبیات جهت دار» را پیش کشیده اند. مباجث تندوتیزی در این زمینه درگرفته و هواداران مفاهیم جدیدالولاده مطرح کرده اند: در دوره های مبارزه طبقاتی، نه ادبیاتی وجود دارد و نه می تواند وجود داشته باشد که به اصطلاح غیرسیاسی شناخته بشود. هر چند مدعیان این نظر رادیکال هایی مانند «آندره ژدانف» هستند، صاحب نظرانی چون “هارولد لاسکی” بریتانیایی و “آلوین تافلر” آمریکایی و دیگر اندیشمندان غربی هم “قدرت” را موضوع سیاست دانسته و آن را “وجه اجتناب ناپذیر هر عمل یا رابطه انسانی” تعریف می کنند. از نظر آنان هیچ کاری، یا حتی هیچ نمادی نمی توان یافت که غیرسیاسی باشد. از بدو شکل گیری بازتاباندن های زیبایی تا امروز نحله ها، نظریه ها و دبستان های متنوع و متعددی برخاسته اند. ولی از آنجایی که هیچ یک به تنهائی نتوانسته اند نیازهای انسانی را پوشش دهند، جای خود را به نظریه ها و دبستان های جدیدتر داده اند. “انتقاد” عامل اصلی سوق دادن نظریه ها به سوی تشکیل و تکوین نظریه های رقابتگر شده که بعضی از آن ها حتی به مطالبات قوانین ذاتی پدیده های ادبی و هنری کم توجه بوده اند. چنانکه هانس «گئورگ گادامر» ابراز می دارد؛ هنر وسیله ای برای لذت بردن نیست، بلکه افشای وجود است. اثر هنری پدیداری است که به مدد آن جهان را باز می شناسیم. این پدیدارشناس نامدار، با برداشت خاص خود از هرمنوتیک چنین موضعی اتخاذ می کند. البته هرمنوتیک مفهوم تازه و نوخاسته ای نیست و دارای ابعاد تاریخی و فلسفی ریشه داری است. هرمنوتیک مدرن، شناخت و تاویل را از هم جدا نمی کند. با این همه انطباق باورهای اگزیستانسیالیستی با پدیدار شناسی، برداشا امروزی تر و جامع تری از هرمنوتیک ارائه می دهد. از آنجایی که هر “وجودی” واقعیت مند، موقعیت مند و زمان مند است، در صورت انکار یا نادیده گرفته شدن “وجود” پدیده، تبعات تاریخی بودن آن به صورت نیرویی سلطه ناپذیر به خویشکاری خویش ادامه می دهد که در نظریه تاویلی اهمیتی بس عظیم دارد. از این رو هرمنوتیک به عنوان نظریه ای که در تحلیل موضوع ها و پدیده های خرد به کار می رود، حرف های زیادی برای گفتن دارد. به ویژه در کارها و شاهکارهای هنری و ادبی که یکه و بی همتا بودن بارزترین ویژگی آن هاست.
انتشار مقاله”هرمنوتیک سهندیه” به صورتی که در اختیار حلقه های غیردانشگاهی و علاقه مندان ادبیات و جامعه شناسی ادبیات هم قرار گیرد، به چند دلیل انجام می پذیرد: نخست، برای نمایاندن عظمت و قدرت خلاقه شهریار ملک سخن، استاد شهریار، دوم، برای بیرون کشیدن ساختار معنایی و پیام های نهفته در این اثر بی بدیل، سوم، برای آشنایی با هرمنوتیک و کاربرد آن به مثابه یکی از نظریه های کلاسیک و در عین حال باب روز علوم اجتماعی. از آنجایی که مباحث به همل آمده درباره هرمنوتیک یا “سفرنگ” بسیار گسترده و چند بعدی است، تجدید چاپ مقالات “هرمنوتیک و علوم انسانی و اجتماعی” و “دبستان انتقادی و هرمنوتیک” که هر دو در مجله علمی پژوهشی دانشگاه فردوسی مشهد منتشر شده اند نیز برای آشنایی بیشتر با این نظریه، خالی از فایده نمی نماید. مقاله ” دو شاهکار شهریار” هم به نوعی ادامه و مکمل معرفی برترین اثر استاد است. سه مقاله آخر با آوردن نمونه هایی از ادبیات معاصر آذربایجان، با چهار مقاله اول ربط محتوایی دارند. مقاله مربوط به استاد عباس اسلامی (بارز) مصداقی از اشعار سنتی و مقاله “نگرشی گذرا به شعر معاصر آذربایجان” مصادیقی از اشعار نو را ارائه می نماید. مقاله ی “اونودولماز حکیم لریمیز” با تعبیری که ادبیات را منحصر به شعر یا آثار هنری نمی شناسد، نوشته شده که ضمن عرضه نمونه ای از نثر ترکی آذربایجانی، تمجید و تجلیلی است از خادمین این خطه که نقد وجودشان را صرف بهبود و بهروزی انسان ها کرده اند.
م.ح.الف
تبریز -1398/5/21
27 اردیبهشت 1399
دیدگاه های نامرتبط به مطلب تایید نخواهد شد.
از درج دیدگاه های تکراری پرهیز نمایید.